جدول جو
جدول جو

معنی هفت چوبه - جستجوی لغت در جدول جو

هفت چوبه
(هََ حُو)
دهی است از بخش ورامین شهرستان تهران که 411 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، صیفی و میوه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هوه چوبه
تصویر هوه چوبه
گیاهی از تیرۀ گاوزبان، با ریشۀ سرخ رنگ که ریشۀ آن در طب به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
محمد داراشکوه در مجمعالبحرین پس از ذکر هفت زمین که هندوان آنها را سپت دیپ نامند، آرد: ’... و هفت کوه را که اهل هند آنها را سپت کلاچل گویند بر گرد هر زمینی کوهی را محیط میدانند، و نام کوهها این است: سمیرو، سموپت، همکوت، همون، مکده، پارجاتر، کیلاس’. هفت کوه مشهور نزد مسلمانان از این قراراست: قاف که کوهی است اساطیری، کوه دماوند، کوه سراندیب، کوه گلستان در نواحی طوس، کوه ورن در بلاد مغرب، کوه لزگیان یا جبال قبق (قفقاز) ، و کوه چین که از حدود چین برآید و به جانب مغرب تا حدود فرغانه و کیش و بلخ و غور و غزنین و کابل پیوندد. (رسالۀ ’شمارۀ هفت و هفت پیکر نظامی’ از معین ص 34).... در کتاب معجم البلدان مسطور است که کوه قاف به گرد عالم برآمده است. بلندی او قریب فلک رسیده و جرمش از زمرد است و کبودی هوا از عکس لون اوست. دوم کوه دماوند و بلندیش مقدار صد جریب است. سوم کوه سراندیب و نقش قدم آدم علیه السلام در آن کوه و از انگشت پا تا پاشنه هفتادگز شمرده اند. و در عجایب المخلوقات آورده که بر آن نقش قدم هر روز باران می بارد. چهارم کوه گلستان که درنواحی طوس واقع است و طول این بسیار نوشته اند. پنجم کوه ورن و آن کوهی بلند است از بلاد مغرب، تخمیناً هزار فرسنگ. ششم کوه لزگیان که آن را جبل قبق نیز گویند و این کوه کشیده شده است از ساحل بحر خزر نزدیک دربند به جانب جنوب و این کوه وسعت عظیم دارد. هفتم کوه چین، این کوه از حدود چین برمی آید و به جانب مغرب می کشد تا حدود فرغانه و کیش و سمرقند و متصل میشود به غرجستان و بدخشان و می پیوندد به کوه بلخ و غور و غزنین و به سرزمین کابل و افغانستان درآید و از نواحی پنجاب و کشمیر بگذرد و شاخی از آن تا حدود بسطام ودامغان رسد به کوه قارن پیوندد و متصل شود به جبال مورنگ... و این کوه عظیم ترین کوههاست بعد از کوه قاف و دربند آن را کوه سوالک خوانند. و سوای اینها دو کوه دیگر نوشته اند یکی جبل الثور، دوم جبل القمر. (غیاث از مرآهالخیال) ، در شاهنامۀ فردوسی هفت کوه به صورت اسم محل خاصی به کار رفته است و ظاهراًمکانی در حدود جبال البرز موردنظر است:
تو اکنون ره خانه دیو گیر
برنج اندرآور تن و تیغ و تیر...
گذر کرد باید ابر هفت کوه
ز دیوان به هر جا گروهاگروه.
فردوسی.
... چو رخش اندرآمد بدان هفت کوه
بدان نرّه دیوان گروهاگروه...
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(هََ زَ / زِ)
آنچه هفت روز مانده باشد
لغت نامه دهخدا
(هََ چَ / چِ مَ / مِ)
آنچه دارای هفت سوراخ باشد:
چه باید در این هفت چشمه خراس
زبهر جوی چند بردن سپاس.
نظامی.
- کمر هفت چشمه:
تاج بر فرق سر نهادندش
کمر هفت چشمه دادندش.
نظامی.
کمر هفت چشمه در بربست
بر سر تخت هفت پایه نشست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هََ چِ مَ)
دهی است از بخش زاغۀ شهرستان خرم آباد که 80 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات و کاردستی زنان ده جاجیم بافی و فرش بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(هََ چِ مَ)
دهی است از بخش حومه و ارداک از شهرستان مشهد که 56 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله، بنشن و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
آنکه یا آنچه هفت روز دوام کند، آنچه که مدتی اندک بپاید: (نی دولت دنیابستم می ارزد نی لذت مستیش الم می ارزد نه هفت هزارساله شادی جهان این محنت هفت روزغم می ارزد) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
هرهفت بعلاوه نه زینت (سرآویزه گوشواره سلسله حلقه بینی گلوبند بازوبند دست برنجن انگشتر خلخال
فرهنگ لغت هوشیار
دارای هفت چشمه. یا کمر (بند) هفت چشمه. کمربندی که دارای هفت عدد گوهرباشد: (تاج برفرق سرنهادندش کمرهفت چشمه دادندش) (هفت پیکر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت نوبت
تصویر هفت نوبت
هفت نیابه هفت پستا هفت بارنوبت (نقاره) زدن بدرگاه سلاطین: (گرهفت نوبتت بدرقصبر میزنند نوبت بدیگری بگذاری وبگذری) (سعدی) توضیح درایامی سه نوبت میزدندودر روزگاری پنج نوبت ودرعهدی هفت نوبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوا چوبه
تصویر هوا چوبه
هوه چوبه
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی ازتیره گاوزبان که پایااست و در مناطق بحرالرومی میروید ریشه این گیاه از یک پوست قرمز متمایل به بنفش پوشیده شده است. از پوست ریشه این گیاه ماده رنگی قرمز رنگی که خاصیت اسیدی زیاد دارد بدست می آورند. این ماده به اسید آنشوژیک موسوم است ودرداروسازی جهت رنگ کردن داروهاودرلوازم آرایش جهت رنگ روژلب و عطرها و در صنعت جهت رنگ کردن الیاف پنبه و پارچه ها از آن استفاده میکنند. ابوخلسا شنجار حنا الغول هوجویه شنکار شیفار اکلک انجای انقلیا اشک مارولی هواجوا خس الحمار رحل الحمامه عاقر شمعا هرقلو هرقلوی هیقیلوس رتن جوت عرق فالوذج فنجیون حمیرا شجره الدم حالوم انخوسا اشک خیاوی قیرمیزی صغیردیلی هوا جیوا اوتی هواچوبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
سبعة أيّامٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
Weeklong
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
d'une semaine
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
一週間の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
ایک ہفتے کا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
ระยะเวลาหนึ่งสัปดาห์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
seminggu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
ארוך שבוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
ya wiki moja
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
一周的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
de uma semana
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
일주일의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
bir haftalık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
এক সপ্তাহ দীর্ঘ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
di una settimana
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
eine Woche lang
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
een week lang
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
тижневий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
продолжительностью неделю
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
tygodniowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
de una semana
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هفت روزه
تصویر هفت روزه
एक सप्ताह लंबा
دیکشنری فارسی به هندی