محمد داراشکوه در مجمعالبحرین پس از ذکر هفت زمین که هندوان آنها را سپت دیپ نامند، آرد: ’... و هفت کوه را که اهل هند آنها را سپت کلاچل گویند بر گرد هر زمینی کوهی را محیط میدانند، و نام کوهها این است: سمیرو، سموپت، همکوت، همون، مکده، پارجاتر، کیلاس’. هفت کوه مشهور نزد مسلمانان از این قراراست: قاف که کوهی است اساطیری، کوه دماوند، کوه سراندیب، کوه گلستان در نواحی طوس، کوه ورن در بلاد مغرب، کوه لزگیان یا جبال قبق (قفقاز) ، و کوه چین که از حدود چین برآید و به جانب مغرب تا حدود فرغانه و کیش و بلخ و غور و غزنین و کابل پیوندد. (رسالۀ ’شمارۀ هفت و هفت پیکر نظامی’ از معین ص 34).... در کتاب معجم البلدان مسطور است که کوه قاف به گرد عالم برآمده است. بلندی او قریب فلک رسیده و جرمش از زمرد است و کبودی هوا از عکس لون اوست. دوم کوه دماوند و بلندیش مقدار صد جریب است. سوم کوه سراندیب و نقش قدم آدم علیه السلام در آن کوه و از انگشت پا تا پاشنه هفتادگز شمرده اند. و در عجایب المخلوقات آورده که بر آن نقش قدم هر روز باران می بارد. چهارم کوه گلستان که درنواحی طوس واقع است و طول این بسیار نوشته اند. پنجم کوه ورن و آن کوهی بلند است از بلاد مغرب، تخمیناً هزار فرسنگ. ششم کوه لزگیان که آن را جبل قبق نیز گویند و این کوه کشیده شده است از ساحل بحر خزر نزدیک دربند به جانب جنوب و این کوه وسعت عظیم دارد. هفتم کوه چین، این کوه از حدود چین برمی آید و به جانب مغرب می کشد تا حدود فرغانه و کیش و سمرقند و متصل میشود به غرجستان و بدخشان و می پیوندد به کوه بلخ و غور و غزنین و به سرزمین کابل و افغانستان درآید و از نواحی پنجاب و کشمیر بگذرد و شاخی از آن تا حدود بسطام ودامغان رسد به کوه قارن پیوندد و متصل شود به جبال مورنگ... و این کوه عظیم ترین کوههاست بعد از کوه قاف و دربند آن را کوه سوالک خوانند. و سوای اینها دو کوه دیگر نوشته اند یکی جبل الثور، دوم جبل القمر. (غیاث از مرآهالخیال) ، در شاهنامۀ فردوسی هفت کوه به صورت اسم محل خاصی به کار رفته است و ظاهراًمکانی در حدود جبال البرز موردنظر است: تو اکنون ره خانه دیو گیر برنج اندرآور تن و تیغ و تیر... گذر کرد باید ابر هفت کوه ز دیوان به هر جا گروهاگروه. فردوسی. ... چو رخش اندرآمد بدان هفت کوه بدان نرّه دیوان گروهاگروه... فردوسی
محمد داراشکوه در مجمعالبحرین پس از ذکر هفت زمین که هندوان آنها را سپت دیپ نامند، آرد: ’... و هفت کوه را که اهل هند آنها را سپت کلاچل گویند بر گرد هر زمینی کوهی را محیط میدانند، و نام کوهها این است: سمیرو، سموپت، همکوت، همون، مکده، پارجاتر، کیلاس’. هفت کوه مشهور نزد مسلمانان از این قراراست: قاف که کوهی است اساطیری، کوه دماوند، کوه سراندیب، کوه گلستان در نواحی طوس، کوه ورن در بلاد مغرب، کوه لزگیان یا جبال قبق (قفقاز) ، و کوه چین که از حدود چین برآید و به جانب مغرب تا حدود فرغانه و کیش و بلخ و غور و غزنین و کابل پیوندد. (رسالۀ ’شمارۀ هفت و هفت پیکر نظامی’ از معین ص 34).... در کتاب معجم البلدان مسطور است که کوه قاف به گرد عالم برآمده است. بلندی او قریب فلک رسیده و جرمش از زمرد است و کبودی هوا از عکس لون اوست. دوم کوه دماوند و بلندیش مقدار صد جریب است. سوم کوه سراندیب و نقش قدم آدم علیه السلام در آن کوه و از انگشت پا تا پاشنه هفتادگز شمرده اند. و در عجایب المخلوقات آورده که بر آن نقش قدم هر روز باران می بارد. چهارم کوه گلستان که درنواحی طوس واقع است و طول این بسیار نوشته اند. پنجم کوه ورن و آن کوهی بلند است از بلاد مغرب، تخمیناً هزار فرسنگ. ششم کوه لزگیان که آن را جبل قبق نیز گویند و این کوه کشیده شده است از ساحل بحر خزر نزدیک دربند به جانب جنوب و این کوه وسعت عظیم دارد. هفتم کوه چین، این کوه از حدود چین برمی آید و به جانب مغرب می کشد تا حدود فرغانه و کیش و سمرقند و متصل میشود به غرجستان و بدخشان و می پیوندد به کوه بلخ و غور و غزنین و به سرزمین کابل و افغانستان درآید و از نواحی پنجاب و کشمیر بگذرد و شاخی از آن تا حدود بسطام ودامغان رسد به کوه قارن پیوندد و متصل شود به جبال مورنگ... و این کوه عظیم ترین کوههاست بعد از کوه قاف و دربند آن را کوه سوالک خوانند. و سوای اینها دو کوه دیگر نوشته اند یکی جبل الثور، دوم جبل القمر. (غیاث از مرآهالخیال) ، در شاهنامۀ فردوسی هفت کوه به صورت اسم محل خاصی به کار رفته است و ظاهراًمکانی در حدود جبال البرز موردنظر است: تو اکنون ره خانه دیو گیر برنج اندرآور تن و تیغ و تیر... گذر کرد باید اَبَر هفت کوه ز دیوان به هر جا گروهاگروه. فردوسی. ... چو رخش اندرآمد بدان هفت کوه بدان نرّه دیوان گروهاگروه... فردوسی
آنچه دارای هفت سوراخ باشد: چه باید در این هفت چشمه خراس زبهر جوی چند بردن سپاس. نظامی. - کمر هفت چشمه: تاج بر فرق سر نهادندش کمر هفت چشمه دادندش. نظامی. کمر هفت چشمه در بربست بر سر تخت هفت پایه نشست. نظامی
آنچه دارای هفت سوراخ باشد: چه باید در این هفت چشمه خراس زبهر جوی چند بردن سپاس. نظامی. - کمر هفت چشمه: تاج بر فرق سر نهادندش کمر هفت چشمه دادندش. نظامی. کمر هفت چشمه در بربست بر سر تخت هفت پایه نشست. نظامی
دهی است از بخش زاغۀ شهرستان خرم آباد که 80 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات و کاردستی زنان ده جاجیم بافی و فرش بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از بخش زاغۀ شهرستان خرم آباد که 80 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات و کاردستی زنان ده جاجیم بافی و فرش بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
آنکه یا آنچه هفت روز دوام کند، آنچه که مدتی اندک بپاید: (نی دولت دنیابستم می ارزد نی لذت مستیش الم می ارزد نه هفت هزارساله شادی جهان این محنت هفت روزغم می ارزد) (حافظ)
آنکه یا آنچه هفت روز دوام کند، آنچه که مدتی اندک بپاید: (نی دولت دنیابستم می ارزد نی لذت مستیش الم می ارزد نه هفت هزارساله شادی جهان این محنت هفت روزغم می ارزد) (حافظ)
گیاهی ازتیره گاوزبان که پایااست و در مناطق بحرالرومی میروید ریشه این گیاه از یک پوست قرمز متمایل به بنفش پوشیده شده است. از پوست ریشه این گیاه ماده رنگی قرمز رنگی که خاصیت اسیدی زیاد دارد بدست می آورند. این ماده به اسید آنشوژیک موسوم است ودرداروسازی جهت رنگ کردن داروهاودرلوازم آرایش جهت رنگ روژلب و عطرها و در صنعت جهت رنگ کردن الیاف پنبه و پارچه ها از آن استفاده میکنند. ابوخلسا شنجار حنا الغول هوجویه شنکار شیفار اکلک انجای انقلیا اشک مارولی هواجوا خس الحمار رحل الحمامه عاقر شمعا هرقلو هرقلوی هیقیلوس رتن جوت عرق فالوذج فنجیون حمیرا شجره الدم حالوم انخوسا اشک خیاوی قیرمیزی صغیردیلی هوا جیوا اوتی هواچوبه
گیاهی ازتیره گاوزبان که پایااست و در مناطق بحرالرومی میروید ریشه این گیاه از یک پوست قرمز متمایل به بنفش پوشیده شده است. از پوست ریشه این گیاه ماده رنگی قرمز رنگی که خاصیت اسیدی زیاد دارد بدست می آورند. این ماده به اسید آنشوژیک موسوم است ودرداروسازی جهت رنگ کردن داروهاودرلوازم آرایش جهت رنگ روژلب و عطرها و در صنعت جهت رنگ کردن الیاف پنبه و پارچه ها از آن استفاده میکنند. ابوخلسا شنجار حنا الغول هوجویه شنکار شیفار اکلک انجای انقلیا اشک مارولی هواجوا خس الحمار رحل الحمامه عاقر شمعا هرقلو هرقلوی هیقیلوس رتن جوت عرق فالوذج فنجیون حمیرا شجره الدم حالوم انخوسا اشک خیاوی قیرمیزی صغیردیلی هوا جیوا اوتی هواچوبه